61-4-14
چندروزی است که از پایگاه شهید مدنی اهواز آمده ایم به منطقه شلمچه و در خط مقدم جبهه مستقر شده ایم . هوای گرم و سنگرهای کوچک و فشرده عجب حالی می دهد . اگر یخ به خط نمی رسد بازهم خدا را شکر آبی که با تانکر می آورند نزدیک نقطه جوش است و آماده چائی دم کردن . گرد و غبار وقتی با گرمای شرجی هوا با هم مخلوط می شوند سر و شکل بچه ها دیدن دارد . در این مواقع همه قیافه ها استتار شده و رنگ زمین می شود . زیر پوش ها را هر چند وقت از بدن می کنیم و با چلاندن آن عرق بدنمان را مثل لباس شسته ای که از آن آب می ریزد از آن می گیریم . برادران عراقی مان هم برای کامل شدن سور و ساتمان ، هرچی دم دستشان است ، از خمپاره 60 و گلوله مستقیم تانک و کاتیوشا ، از ما دریغ نمی کنند .
عراقی ها که تا حدودی از این منطقه احساس خطر کرده اند ، خطوط خود را دارند محکم می کنند و آب مابین خودشان و ما رها کرده اند و چون امروز آب به خاکریز ما و سنگرها رسیده قرار است امروز و فردا ما را از اینجا منتقل کنند . آخر قرار بود ما از اینجا حمله کنیم ، ولی با این آبگرفتگی دیگر ماندن ما اینجا نتیجه ای ندارد . هر لحظه ممکن است اعلام کنند که آماده رفتن از اینجا شویم ولی کجا نمی دانم .
10تیر 1361 - جبهه شلمچه
ایستاده از راست تصویر : جواد صدیقیان - شهید جواد عنایتی - غلامحسین سمبکی - شهید سید محمد یاجدی
نشسته از سمت راست تصویر : شهید احمد جندقیان - ماشاالله جندقیان - محمد بابائی
درباره این سایت